نیکی جوننیکی جون، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

زندگی یه دختر 8ساله

خوش حال نگران

نیکی نعیمی 8ساله

سلام دوستان عزیز من نیکی نعیمی هستم .

8سال دارم و کلاس دوم هستم.

دوست های زیادی دارم و عاشق کتابم.

بد خطم و خیلی لاغر.

یک خواهر بزرگ به اسم نیکو و یک کوچیک به اسم نیکا دارم.

من عاشق کتاب رامونام و زیاد کارتون نمی بینم ولی سریال ترکی یکم میبینم.

اسم مادرم مینا مقدم و پدرم مجید نعیمی.

دو تا خاله دارم سیما و لاله پدر بزرگو مادر بزرگم سکینه و موسی هستن.

 ما تو خانواده مون پیامبرو امام زیاد داریم از جمله محمد-موسی-ابراهیم-سکینه-رضا-مریم و کلی دیگه.

و همیشه بد شانسم ولی همه دوستم دارن.

باسپاس نیکی

دوستان عزیز لایک دنبال کردن و نظر فراموش نشه

 

روز مادر

سلام عزیزا روز مادر مبارک. امیدوارم که مادرتون همیشه زنده باشن مامان خودمم همینطور مامانایی هم که زیر خاکن روحشون شاد. راستی تولد حضرت فاطمه هم مبارک. ما امروز تو نماز خونه جشن داشتیم. بهمون جایزه هم دادن. کاردستی روز مادر هم درست کردیم. مادرامونم سوپرایز کردیم. کلی هم خوش گذشت ناهار مرغ داشتیم شامم ماکارونی داریم. لایک نظر و دنبال کردن فراموش نشه. با سپاس نیکی
26 بهمن 1398

روز خوب

سلام بچه ها ولنتاینتون مبارک. ایشالا که خوش حال باشین مثل من. خب امروز از وقتی بیدار شدم رفتم کارت ولنتاین درست کردم بعدشم صبحانه خوردم و کتاب خوندم. بعدش من و مامان ناهار درست کردیم بعد اجیم از مدرسه اومد. بعدشم خاله لاله اومد خونمون😍 ناهار خوردیم و حرف زدیم خودمونم ارایش کردیم😂 خیلی باحال شدیم حالا بعد عکسشو میذارم. الانم خاله و اجی و بابا خوابن من و مامانم بیداریم. منم که تو گوشیم. خلاصه روز خوبی بود. راستی قراره خاله جونم تا ساعت 6بمونه اینجا بعد بره بیرون دوباره بیاد شب پیشم بمونه عالیه نه😜
25 بهمن 1398

خاطره ی امروز 20بهمن

سلام دوستای عزیز . خاطرات امروز. روز معمولی خب مثل همیشه ساعت شش و نیم از خواب پا شدم و صبحونه درست و حسابی نخوردم. ولی قبل از رفتن یکم عق زدم. ولی به خوبی و خوشی به صف رسیدم. سر کلاس مثل همیشه زنگ اول ریاضی داشتیم و مثل همیشه قلقله شد خانم روزبهانی گفت خودمون حل کنیم حالا خر بیار قاقالی بار کن. بچه های کلاسمونم که هیچی یاد نمیگیرن بعضیاشون بعد سر میز خانم معلم جمع شدن و خلاصه دیوونش کردن . من بدبختم ساکت نشسته بودم و از بس بچه ها حرف میزدن گر گرفتم. تازه ریاضیم هم بدون اشتباه حل کردم. رفتم به خانم نشون دادم گفت تو هم به من کمک کن کتابارو ببین و بفرست پیش من و به بچه ها کمک کن یا یاد بده. حالا دیگه من بدبخت ش...
20 بهمن 1398

خواهر یعنی زندگی

خواهرای عزیزم از بزرگ به کوچیک. بزرگه نیکو  سن 17 پایه دوازدهم رشته حقوق متولد 10فروردین خواهر بزرگم خیلی درس خونه و معمولا تو مدرسش محبوبه. اون بعضی اوقات خیلی بد اخلاقه اما دلش پاک و مهربونه. کوچیکه نیکا سن 6ماه متولد 24تیر خواهر کوچیکم خیلی نازه کم غر میزنه خیلی بغلیه و به من میگه بوکی بعضی وقت ها هم ماما به نیکو میگه همون نیکو به مامانم یا میگه میا یا میگه ماما به بابامم میگه مجی یا ابا. ولی شبا اصلا نمیذاره بخوابم😭 خواهر متوسط نیکی  خودم سن بین 8و9 پایه دوم متولد 11تیر یکم خرخون خیلی زرنگ در مدرسه محبوب و پیش معلم عزیزه. دوستای زیادی داره و مهربونه. اگه به یکی بدی کنه 1س...
19 بهمن 1398

کتاب رامونا بهترین کتاب دنیا

سلام دوستان امروز میخوام یا کتاب عالی رو بهتون معرفی کنم کتاب رامونا نویسنده بورلی کلی یری  مترجم پروین علی پور *این کتاب از سه سالگی یک دختر به اسم رامونا تا ده سالگیش رو در هشت جلد به طنز میگه. *فصل های کتاب به ترتیب -رامونا و خواهرش-رامونای اتش پاره-رامونای شجاع شجاع-رامونا و مادرش-رامونا و پدرش-رامونای هشت ساله -رامونا همیشه راموناست و دنیای رامونا . این کتاب درباره ی زندگی یک دختر هست .اسم دختر رامونا کوییم بی است و نام خواهرش بئاتریس کوییم بی نام مادرش دوروتی دی و نام پدرش رابرت کوییم بی معروف به باب هست . این دختر یک خاله به اسم بئاتریس دی معروف به بئا دی دارد. او در فصل هفت کتاب صاحب یک عمو به ...
18 بهمن 1398
1